کد مطلب:94415 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:301

ایجاد خدا











اصل: انشا الخلق انشاء و ابتدئه ابتدء بلا رویه اجالها و لا تجریه استفادها و احركه احدثها و لا همامه نفس اضطراب فیها.

ترجمه: خداوند آفریدگان را با ایجادی كه خاص خودش بود بوجود آورد و با نوآفرینی كه ویژه ی خداوندیش بود نوآفرینی كرد، بدون اینكه اندیشه ای در او بگردش آید و یا از تجربه ای استفاده كند و یا حركتی انجام دهد و یا قصد و آهنگی داشته باشد كه در آن متردد شود.

واژه ها: انشاء: بمعنی ایجاد چیزی و پرورانیدن آنست[1] و به عبارت دیگر آفریدن و هست نمودن است. و ابتدا: نوبیرون آوردن چیزی

[صفحه 115]

نه بر مثالی و آغاز كردن به چیزی است[2].

و رویه: تفكر كردن در چیزی و سیر كردن در خاطرات نفسانی برای بدست آوردن اندیشه ی درست است[3].

و اجاله: از ریشه ی جولان بمعنی گردانیدن و رفت و آمد اندیشه است و اگر بدون نقطه باشد یعنی احاله به معنی تغییر دادن و دگرگون ساختن فكر و غیره است[4].

و همامه: بمعنی آهنگ كردن و اهتمام نفس آدمی به كاری است[5].

شرح: امام علیه السلام در این جملات كار خدا و آفرینش او را بیان می كند و او را از نواقص و عیوب و نیازمندیهائی كه در كار و صنعت بشری است منزه و مبرا می شمارد.

نخست خداوند را هستی بخش همه ی چیزها معرفی می كند و سپس او را به نوآفرینی می ستاید. زیرا چنانچه از معنی واژه ی انشاء و ابتداء فهمیده می شود، انشاء مطلق ایجاد و آفرینش، ولی ابتداء آفرینش بدون سابقه و نقشه ی قبلی است كه هستی او ذاتی است و هر چه غیر او است از او هستی گرفته است.

و او را مبدع و نوع آفرین می داند، زیرا خالق و صانعی پیش از او و غیر او نبوده كه خدا كار او را نمونه قرار دهد و از روی آن الگو،

[صفحه 116]

موجودات را بسازد. و بازمی بینیم كه آدمی هرگاه بخواهد كاری را انجام دهد و یا چیزی را بسازد فكر خود را به جولان در می آورد و از تجربه های دیگران استفاده می كند و با مغز و سلسله و اعصاب و اعضاء و جوارح خود تلاش می كند و چندین بار در فكر و اندیشه، تجدید نظر می كند و بسا در تصمیم خود مردد می شود تا اینكه بالاخره عزم او جزم شود و كاری را انجام دهد و یا صنعتی را جامعه ی عمل پوشد، ولی خداوند از اینگونه امور منزه و پاك است، او در كار خود نیاز به فكر و اندیشه ندارد زیرا فكر كردن كار كسی است كه جاهل باشد و جوانب و عواقب كاری را نداند و خداوند جهان ذره ای از علم او پنهان نیست و نیازی به تفكر ندارد، او از تجربه استفاده نمی كند زیرا تجبه كار كسی است كه نقص و عیب كاری را نداند و از این جهت كار و یا صنعتی را شروع می كند و در مرحله ی عمل به نواقص آن پی می برد و آن را برطرف می كند و باز ادامه می دهد تا كار او بدون عیب و نقص گردد.

ولی خدای لطیف خبیر كه به همه ریزه كاریها و مصالح و مفاسد امور آگاه است، نیازی به تجربه ندارد، او تلاش ندارد، زیرا تلاش و حركت كار جسم و یا كار روح در سیر تكاملی آن است و خداوند جسم ندارد تاحركتی داشته باشد و محل عوارض هم نیست و كمبودی ندارد تا حركتی و تغییری در او پیدا شود و كاری كند و بسوی تكامل برود.

[صفحه 117]

او تشویش خاطر و تردد در اندیشه ندارد تا بر كاری آهنگ كند و منصرف شود و دو مرتبه تصمیم بگیرد، زیرا منشا این كار هم جهل و بی خبری از نتایج و عواقب امور است و خدا بهمه چیز آگاه است. بلكه كار خدا همان ایجاد از روی اراده است كه هرگاه اراده كند چیزی هست شود بی درنگ موجود می گردد، چنانچه در قرآن كریم می فرماید «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له كن فیكون»[6].

(همانا كار خدا هنگامی كه چیزی را اراده كند اینست كه بآن چیز بگوید باش، و او موجود گردد).

خلاصه اینكه چون خداوند پیش از هر چیزی بوده و چیزی پیش از او نبوده است، موجودات را با علم و قدرت بی نهایت خود كه عین ذات لایزال اوست بیافرید و همواره در كار ایجاد موجودات است بدون اینكه در پیرامون كار خود فكری كند و یا تجربه ای بكار برد و یا تلاشی نماید و یا از كسی الهام گیرد و یا تردیدی بخود راه دهد و یا نیاز به طرح و نقشه و مایه و ابزار و وسائلی داشته باشد.

نكته ی دیگری هم كه در اینجا یاد آوری كنیم اینست كه ممكن است توهم شود كه چون در جمله های پیشین سخن از ایجاد بی مایه و بدون وسیله ی خداوندی مطرح بود، این جملات بازگوی همان مطالب

[صفحه 118]

و تكراری باشد و تكرار از روش بلیغان بویژه پیشوای آنان امیر مومنان (ع) بدور است.

گوئیم در جمله های پیشین سخن از صفات ذات بویژه علم و قدرت آفریدگار بود كه منشاء ایجاد و آفرینش موجودات است و در اینجا سخن از ایجاد و انشاء آفریدگان است، كه از صفات فعل پروردگار بشمار می آید و بنابراین تكراری در كار نیست.

[صفحه 119]


صفحه 115، 116، 117، 118، 119.








    1. مفردات راغب.
    2. منتهی الارب.
    3. مفردات راغب و منتهی الارب.
    4. مفردات راغب و منتهی الارب.
    5. مفردات راغب و منتهی الارب.
    6. سوره ی یس آیه ی 82.